تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او تصمیم گرفت جعبهی سنگین را از زمین بردارد.
- او تصمیم گرفت تلفن را بردارد و به او زنگ بزند.
- این روسری بهراحتی چروک برمیدارد
- منظره پساز طوفان تغییرات قابل توجهی بر خواهد داشت.
- قبلاز ترک خانه باید کلیدهایم را بردارم.
- کودک دستش را دراز کرد تا اسباببازی را بردارد.
- او تصمیم گرفت که کتاب جدیدی برای لیست کتابهایش بردارد.
- من نیاز دارم که رنگی برای رنگکاری جدید بردارم.
- لطفاً یک کپی از این سند برای جلسه بردارید.
- پژوهشگر قصد دارد که دادهها را با دقت بردارد.
- کلاه (از سر) برداشتن
- کارگر در برداشتن توپی از بشکهی نفت مشکل داشت.
- باران سنگینی خیابانها را برداشته است و باعث سیلابی شدن زیادی خواهد شد.
- بارانهای شدید باعث شد که روستای کوچک را آب بردارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «برداشتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برداشتن