to lift, to take, to pick up, to swipe, to snitch, to lay hold of
او تصمیم گرفت جعبهی سنگین را از زمین بردارد.
She decided to lift the heavy box off the ground.
او تصمیم گرفت تلفن را بردارد و به او زنگ بزند.
She decided to pick up the phone and call him.
to become, to undergo
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این روسری بهراحتی چروک برمیدارد
this scarf becomes wrinkled easily
منظره پساز طوفان تغییرات قابل توجهی بر خواهد داشت.
The landscape will undergo significant changes after the storm.
to grab, to possess, to take hold of, to take possession of
قبلاز ترک خانه باید کلیدهایم را بردارم.
I need to grab my keys before leaving the house.
کودک دستش را دراز کرد تا اسباببازی را بردارد.
The child reached out to take hold of the toy.
to select, to choose
او تصمیم گرفت که کتاب جدیدی برای لیست کتابهایش بردارد.
She decided to select a new book for her reading list.
من نیاز دارم که رنگی برای رنگکاری جدید بردارم.
I need to choose a color for the new paint job.
to make (a copy), to record, to take (a picture, ...), to snap (a photo)
لطفاً یک کپی از این سند برای جلسه بردارید.
Please make a copy of this document for the meeting.
پژوهشگر قصد دارد که دادهها را با دقت بردارد.
The researcher aims to record the data accurately.
to take off, to remove, to doff, to draw back
کلاه (از سر) برداشتن
to take off one's hat
کارگر در برداشتن توپی از بشکهی نفت مشکل داشت.
The worker had trouble removing the tap from the oil drum.
to deluge, to flood, to inundate, to engulf
باران سنگینی خیابانها را برداشته است و باعث سیلابی شدن زیادی خواهد شد.
The heavy rain will deluge the streets and cause significant flooding.
بارانهای شدید باعث شد که روستای کوچک را آب بردارد.
The heavy rains helped to engulf the small village in water.
کلمهی «برداشتن» در زبان انگلیسی به lifting یا taking ترجمه میشود، که بسته به کاربرد و زمینه، هر کدام مناسب است.
واژهی «برداشتن» به معنای جابهجایی یک شیء از مکانی به مکان دیگر یا بلند کردن آن است. این عمل در زندگی روزمره بسیار رایج و کاربردی است و در موقعیتهای مختلف به اشکال گوناگون انجام میشود. بهعنوان مثال، برداشتن یک جسم سنگین، یک وسیله کوچک یا حتی برداشتن قدمهای نخست برای شروع یک فعالیت جدید همگی مصداقهایی از این واژه هستند.
در کاربرد lifting، معمولاً منظور بلند کردن یا بالا بردن جسمی است، بهخصوص وقتی که این جسم سنگین یا قابل توجه باشد. این واژه در زمینههای مختلف از جمله ورزش، بارگیری، حملونقل و حتی پزشکی به کار میرود. در ورزشهایی مانند وزنهبرداری یا بدنسازی، «lifting» نقش کلیدی دارد و مهارت در انجام آن به بهبود قدرت و توان عضلانی کمک میکند.
از سوی دیگر، «taking» جنبهی گستردهتری از برداشتن را شامل میشود که تنها به بلند کردن جسم محدود نیست. این واژه ممکن است به معنای گرفتن چیزی از مکانی، قبول کردن یا دریافت کردن یک چیز نیز باشد. به عنوان مثال، «taking a book from the shelf» یعنی برداشتن کتاب از قفسه، یا «taking medicine» به معنای مصرف دارو. در این کاربردها، «taking» بیشتر به مفهوم جلب یا کسب چیزی اشاره دارد.
برداشتن در فرهنگها و سنتهای مختلف گاهی بار معنایی خاصی نیز دارد. مثلاً در ادبیات و هنر، «برداشتن» میتواند نماد شروعی تازه، برداشتن باری از دوش یا حرکت به سمت تغییر و تحول باشد. این کاربردهای استعاری اهمیت واژه را فراتر از مفهوم فیزیکی آن میبرد و آن را به بخشی از زبان و بیان عمیق انسانی تبدیل میکند.
«برداشتن» به عنوان عملی ساده و روزمره، در زندگی انسانها نقش اساسی دارد و میتواند به صورتهای مختلفی انجام شود. این عمل گاهی کوچک و بیاهمیت به نظر میرسد، اما در بسیاری از زمینهها، از جمله ورزش، کارهای روزانه و فعالیتهای حرفهای، از اهمیت بالایی برخوردار است و تسلط بر آن میتواند تأثیر مثبتی بر کیفیت زندگی داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «برداشتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برداشتن