با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    بله به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    بلی، آری

    فونتیک فارسی

    bale
    اسم صوت قید
    ادبی yes, right, yea, righto, OK, sure thing, yeah, aye

    - «مسابقه را بردی؟» «بله، البته که بردم!»

    - "Did you win the game?" "Yes, naturally!"

    - بله درست است، به او خواهم گفت.

    - Oh yes, I'll tell him.

    - «در را قفل کردی؟» «بله!»

    - "did you lock the door?" "right!"
    ابله

    فونتیک فارسی

    bolh
    صفت
    foolish, stupid, dumb

    - آنقدر بله بود که نمی‌دانست چطور در را باز کند.

    - He was so dumb he couldn't figure out how to open the door.

    - خیلی بله بود که دروغ‌های او را باور می‌کرد.

    - He was so stupid to believe her lies.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد بله

    1. آره، آری، بلی، نعم، ها ≠ خیر، نه
    2. ابله، ساده‌دل، کانا، کم‌خرد، کم‌هوش، کودن، نادان ≠ عاقل

    ارجاع به لغت بله

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «بله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بله

    لغات نزدیک بله

    پیشنهاد بهبود معانی