آخرین به‌روزرسانی:

بنا نهادن به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:

to build, to found, to begin

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بنا نهادن

  1. مترادف:
    ساختن ساختمان کردن عمارت کردن
    متضاد:
    ویران کردن خراب کردن

ارجاع به لغت بنا نهادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بنا نهادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بنا نهادن

لغات نزدیک بنا نهادن

پیشنهاد بهبود معانی