to use compliments, to stand on ceremony, to show courtesy
به ما تعارف کرد که شب بمانیم.
he asked us to stay overnight
تعارف نمیکنم
I won't stand on ceremony
to offer, to make a present of, to serve, to put forward
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به ما میلک شیک تعارف کرد
he served us milkshake
به ما پلو تعارف کرد
she served us Polo
کلمهی «تعارف کردن» در زبان انگلیسی به to offer politely یا to invite courteously ترجمه میشود.
این عبارت به رفتاری اشاره دارد که در آن شخصی به شکلی مودبانه و احترامآمیز چیزی را به دیگری پیشنهاد میدهد، معمولاً چیزی مثل غذا، نوشیدنی، یا کمک.
«تعارف کردن» بخش مهمی از آداب و فرهنگ اجتماعی در ایران و بسیاری از فرهنگهای دیگر است که نشاندهندهی احترام، محبت، و ادب نسبت به دیگران است. وقتی کسی تعارف میکند، هدفش این است که طرف مقابل احساس راحتی و خوشایندی کند و گاهی اوقات تعارفها بهصورت غیررسمی نیز برای ایجاد صمیمیت به کار میروند.
در بعضی موارد، تعارف کردن میتواند به معنای تملق گفتن یا تعریف و تمجید باشد، اما معنای اصلی و رایج آن همان «پیشنهاد مودبانه» است.د
در فرهنگ فارسی، تعارفها معمولاً به صورت زبانی و رفتاری انجام میشوند و ممکن است چند بار تکرار شوند تا نشان دهند که شخص واقعاً مودب و مهماننواز است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تعارف کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعارف کردن