تناسخ به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • انتقال روح از بدنی به بدن دیگر

    • فونتیک فارسی

      tanaasokh
    • اسم
      metempsychosis, reincarnation, transmigration of souls

      • - معتقد به تناسخ

      • - Metempsychosis

      • - بهتر است واژه‌ی تناسخ را به او یادآوری کنی.

      • - Better remind her of the word: metempsychosis.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد تناسخ

    1. نسخ
    2. انتقال نفس
    3. ابطال
    4. باطل کردن، زایل کردن، نسخ کردن
    5. تغییر یافتن، گشتن
    6. منتقل شدن (روح)، حلول، تجسد، تجسم

    ارجاع به لغت تناسخ

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تناسخ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تناسخ

    لغات نزدیک تناسخ

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری