justice, fair, fairness, justness, fair play, equity, even-handedness
تصمیم قاضی بازتابی واضح از اجرای داد بود.
The judge's decision was a clear reflection of justice being served.
او برای داد سیستم تبلیغ کرد و معتقد بود که برای همه عادلانه است.
He advocated for the justness of the system, believing it was equitable for all.
holler, shout, cry, yell, outcry, outburst, bellow, scream, howl
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
داد ناگهانی او همه را در اتاق ترساند.
Her sudden shout startled everyone in the room.
او با شنیدن خبر خوب از شادی داد کشید.
He let out a scream of joy when he heard the good news.
ادبی alas, wellaway, welladay
داد، طوفان برنامههای ما را خراب کرده است.
Wellaway, the storm has ruined our plans.
داد، خاطرات گذشته در ذهن من باقی مانده است.
Welladay, the memories of the past linger in my mind.
(the) act of giving, donation
هر داد مهم است، بدون توجه به اندازهی آن.
Every donation matters, no matter the size.
داد او در راهاندازی برنامهی جدید نقش بسزایی داشت.
His donation was instrumental in launching the new program.
given, gave, giving, granted, put
برونداد
output
خداداد
God-given
کلمهی «داد» در زبان انگلیسی به gave ترجمه میشود.
کلمهی «داد» شکل گذشتهی فعل «دادن» است و به معنای انتقال یا اعطای چیزی از طرف کسی به دیگری میباشد. این واژه یکی از مهمترین افعال در زبان فارسی است که در موقعیتهای متعددی به کار میرود و کاربرد گستردهای در گفتار و نوشتار دارد. «داد» میتواند شامل انواع مختلفی از انتقالها باشد؛ از دادن یک شیء فیزیکی گرفته تا ارائه اطلاعات، کمک، یا حتی احساسات.
در مفهوم گستردهتر، «داد» نشاندهندهی عملی است که به واسطهی آن یک چیز یا امتیاز به کسی واگذار میشود. این فعل معمولاً با یک مفعول همراه است، یعنی آنچه داده میشود، و یک مفعول غیرمستقیم که دریافتکنندهی آن است. به عنوان مثال، «او کتاب را به من داد» یعنی شخصی کتاب را به دریافتکنندهای انتقال داده است. این فعل در زبان فارسی نقش اساسی در بیان تعاملات انسانی دارد و به بیان روابط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی عاطفی کمک میکند.
از نظر دستوری، «داد» به عنوان شکل گذشتهی سادهی فعل «دادن» شناخته میشود و به زمان گذشته اشاره دارد، یعنی عملی که در گذشته انجام شده است. این فعل میتواند در جملات مثبت، منفی، پرسشی و شرطی به کار رود و بسته به موقعیت جمله تغییرات ظریفی در معنا و کاربرد آن مشاهده میشود. همچنین «داد» در ترکیب با کلمات دیگر و در اصطلاحات مختلف، معانی متفاوتی پیدا میکند که نشاندهندهی گستردگی کاربرد آن است.
در ادبیات و زبان محاورهای، «داد» به وفور استفاده میشود و میتواند نشانهای از بخشش، کمک، یا حتی تحمیل باشد. برای مثال، در جملاتی مثل «او فرصتی را به ما داد» یا «او خیلی خوب جواب داد» تفاوت در مفهوم و نوع انتقال مشهود است. به این ترتیب، «داد» نه فقط به معنای سادهی انتقال فیزیکی، بلکه به عنوان یک واژهی چندوجهی با معانی مختلف، جایگاه ویژهای در زبان فارسی دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «داد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/داد