آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

    دادن به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / daadan /

    to give, to bestow, to hand (over), to contribute, to turn over, to confer, to accord, to entrust, to award, to donate, to cede, to tender, to deal, to deliver

    to give

    to bestow

    to hand

    to contribute

    to turn over

    to confer

    to accord

    to entrust

    to award

    to donate

    to cede

    to tender

    to deal

    to deliver

    عطا کردن

    او شایسته‌ی ترفیع است؛ ولی اکنون دادن ترفیع برایمان میسر نیست.

    He has earned his promotion, but we can't give it to him now.

    پرونده‌ها را به وکیل خود دادن

    to entrust one's lawyer with the records

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / daadan /

    to give sexual favors to, to copulate with, to fuck

    to give sexual favors to

    to copulate with

    to fuck

    اجازه‌ی رابطه‌ی جنسی دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    دادن در ازای پول اشتباه است.

    It is wrong to give sexual favors in exchange for money.

    او تصمیم گرفت بعداز مهمانی به او بدهد.

    He decided to fuck her after the party.

    فعل کمکی
    فونتیک فارسی / daadan /

    auxiliary verbs (meaning: doing, receiving)

    auxiliary verbs

    قرار دادن

    to place

    گوش دادن

    to listen

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد دادن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    ادا کردن بخشیدن پرداختن عطا کردن
    متضاد:
    گرفتن
    مترادف:
    پرداخت دهش عطا

    سوال‌های رایج دادن

    دادن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «دادن» در زبان انگلیسی به to give ترجمه می‌شود.

    «دادن» یکی از افعال پایه و مهم زبان فارسی است که مفهوم انتقال، اعطا یا واگذاری چیزی را از یک فرد به فرد دیگر بیان می‌کند. این فعل نشان‌دهنده‌ی عملی است که در آن یک چیز، چه مادی مانند اشیاء و دارایی‌ها و چه غیرمادی مانند اطلاعات، احساسات یا خدمات، به دیگری ارائه می‌شود. کاربرد گسترده‌ی مصدر «دادن» در زبان فارسی موجب شده است که این کلمه در موقعیت‌ها و زمینه‌های مختلف، چه روزمره و چه رسمی، به کار رود.

    از نظر دستوری، کلمه‌ی «دادن» مصدر است و معمولاً به عنوان ریشه‌ای برای ساختن اشکال مختلف این فعل استفاده می‌شود. به عنوان مثال، «دادم»، «دادی»، «خواهد داد» و غیره، همگی مشتقاتی از «دادن» هستند. این فعل در جمله‌ها معمولاً با یک مفعول مستقیم که همان چیزی است که داده می‌شود، و گاهی اوقات با مفعول غیرمستقیم که دریافت‌کننده است، همراه می‌شود. برای نمونه، جمله‌ی «او کتاب را به من داد» به روشنی این ساختار را نشان می‌دهد.

    مصدر «دادن» فراتر از می‌تواند در معنای مجازی نیز به کار رود؛ مثلاً دادن وقت، فرصت، توجه یا حتی احساسات و محبت. این گستردگی در کاربرد باعث شده است که «دادن» نقش مهمی در بیان روابط انسانی و اجتماعی داشته باشد. بخشیدن چیزی به دیگری، به ویژه در فرهنگ‌ها و جوامعی که اهمیت همیاری و بخشش بالا است، یک عمل ارزشمند و نمادین تلقی می‌شود که با کلمه‌ی «دادن» به زبان آورده می‌شود.

    در زبان فارسی، مصدر «دادن» علاوه بر کاربرد مستقیم، در ترکیب‌های اصطلاحی و عباراتی نیز حضور دارد که معانی خاص و متفاوتی را القا می‌کند. عباراتی مانند «قول دادن»، «یاد دادن»، «بازی دادن» یا «توجه دادن» نمونه‌هایی از این ترکیب‌ها هستند که نشان‌دهنده‌ی تنوع معنایی این فعل هستند. این ویژگی به مصدر «دادن» عمق و قدرت بیشتری در بیان می‌بخشد و آن را به یکی از کلیدی‌ترین افعال در زبان فارسی تبدیل می‌کند.

    ارجاع به لغت دادن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دادن

    لغات نزدیک دادن

    • - دادمند
    • - دادمندانه
    • - دادن
    • - دادن برای تصویب
    • - دادن برای رسیدگی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.