آخرین به‌روزرسانی:

درآمیختن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / dar[']aamikhtan /

marry, mingle, mix, incorporate, intermingle, intermix, scramble, temper, wind

مجازی interweave

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت درآمیختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درآمیختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درآمیختن

لغات نزدیک درآمیختن

پیشنهاد بهبود معانی