فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
دوست صمیمی به انگلیسی
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
رفیق بااخلاص و بامحبت
فونتیک فارسی
dooste samimi
اسم
intimate or close friend
دوست صمیمی و یاور بسیار مورد اطمینان رئیس جمهور
the president's intimate friend and most trusted lieutenant
علی هیچ وقت دوست صمیمی او نشد.
In no time at all Ali became his intimate friend.
دو زن
عامیانه sidekick
ارجاع به لغت دوست صمیمی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دوست صمیمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دوست صمیمی
لغات نزدیک دوست صمیمی
- - دوست دمساز
- - دوست شدن
- - دوست صمیمی
- - دوست صمیمی بودن
- - دوست قدیمی