belligerent, martial, commando, warlike, combatant, fighter
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او رزمجوی شجاعی بود که هیچگاه تسلیم نشد.
She was a brave fighter who never gave up.
هواپیماهای رزمجو
fighter planes
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رزمجو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رزمجو