تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- چای ریختن
- او سهواً قهوه را روی پیراهن جدیدش ریخت.
- رودخانه تا پایان تابستان به اقیانوس خواهد ریخت.
- آب پساز باران شروع به ریختن در مسیر سنگی کرد.
- هنرمندان با دقت ریختند تا طرحهای پیچیدهای بسازند.
- زمانی که فلز شروع به سرد شدن کرد، مشخص بود که ریختن موفق خواهد بود.
- شکلات مایع میتواند برای تزئین روی کیک ریخته شود.
- پساز حفاری، نفت از زمین ریخت.
- باغبان دانهها را در سراسر زمین ریخت.
- باد شروع به ریختن برگها در سرتاسر پارک کرد.
- خون ریختن
- آبرو ریختن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ریختن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ریختن