امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ریختن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پاشیدن

فونتیک فارسی

rikhtan
فعل متعدی
to pour, to shed, to spill, to splash, to fall, to rain

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- چای ریختن

- to pour tea

- او سهواً قهوه را روی پیراهن جدیدش ریخت.

- She accidentally shed coffee on her new dress.
جاری شدن به داخل چیزی

فونتیک فارسی

rikhtan
فعل لازم
to flow (into), to stream, to run, to outflow

- رودخانه تا پایان تابستان به اقیانوس خواهد ریخت.

- The river will flow into the ocean by the end of the summer.

- آب پس‌از باران شروع به ریختن در مسیر سنگی کرد.

- The water began to stream down the rocky path after the rain.
قالب‌گیری کردن فلز گداخته

فونتیک فارسی

rikhtan
فعل لازم
to cast (molten metal), to found, to mould

- هنرمندان با دقت ریختند تا طرح‌های پیچیده‌ای بسازند.

- The artisans cast with precision to create intricate designs.

- زمانی که فلز شروع به سرد شدن کرد، مشخص بود که ریختن موفق خواهد بود.

- As the metal began to cool, it was clear that the cast would be successful.
قرار گرفتن، هجوم آوردن

فونتیک فارسی

rikhtan
فعل لازم
to be poured, to pour, to discharge, to disgorge, to jet, to rush (in or out), to spit out, to expel, to gush (out), to spew (out)

- شکلات مایع می‌تواند برای تزئین روی کیک ریخته شود.

- Liquid chocolate can be poured over the cake for decoration.

- پس‌از حفاری، نفت از زمین ریخت.

- The oil gushed out of the ground after the drilling.
پخش کردن

فونتیک فارسی

rikhtan
فعل متعدی
to shed, to scatter, to strew, to spatter, to litter, to jettison

- باغبان دانه‌ها را در سراسر زمین ریخت.

- The gardener shed seeds across the entire field.

- باد شروع به ریختن برگ‌ها در سرتاسر پارک کرد.

- The wind started to scatter the leaves all around the park.
نابود کردن، پاشیدن

فونتیک فارسی

rikhtan
فعل مرکب
to spread, to pour, to shed, to destroy

- خون ریختن

- to shed blood

- آبرو ریختن

- to destroy reputation
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ریختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ریختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ریختن

لغات نزدیک ریختن

پیشنهاد بهبود معانی