آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴

    زخمی به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / zakhmi /

    wounded, stricken, ulcerated, ulcerous, sore, injured, hurt

    wounded

    stricken

    ulcerated

    ulcerous

    sore

    injured

    hurt

    دارای زخم

    گربه‌ی زخمی بر روی شکم می‌خزید.

    The wounded cat was creeping on its belly.

    سربازان دور افسر زخمی جمع شدند.

    The soldiers clustered around the wounded officer.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    راننده‌ی زخمی خود را کشان‌کشان به نزدیک‌ترین تلفن رساند.

    The wounded driver dragged himself to the nearest phone.

    اسم
    فونتیک فارسی / zakhmi /

    casualty, the wounded

    casualty

    the wounded

    آدم زخمی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    زخمی‌ها را به سه دسته تقسیم کردند.

    They divided the wounded into three groups.

    زخمی‌ها به بیمارستان انتقال داده شدند.

    The wounded were transported to the hospital.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد زخمی

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    افگار جریح جریحه‌دار زخمدار زخمناک مجروح

    سوال‌های رایج زخمی

    زخمی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «زخمی» در زبان انگلیسی به injured یا در بافتی احساسی‌تر به wounded ترجمه می‌شود.

    این واژه در زبان فارسی هم در معنای جسمانی و هم در معنای استعاری به کار می‌رود. در بُعد جسمانی، «زخمی» به فرد یا موجودی گفته می‌شود که بر اثر حادثه، ضربه یا برخورد با عاملی آسیب‌زا دچار جراحت یا بریدگی شده باشد. این معنا معمولاً در پزشکی، جنگ، حوادث طبیعی و موقعیت‌های مشابه به کار می‌رود. در بُعد استعاری، «زخمی» می‌تواند به حالتی روحی یا روانی اشاره داشته باشد، جایی که فرد بر اثر تجربه‌ی تلخ، ناکامی یا خیانت دچار رنج درونی می‌شود.

    از منظر جسمانی، «زخمی» بودن پیامی فوری درباره‌ی وضعیت سلامتی فرد منتقل می‌کند. وقتی می‌گوییم کسی زخمی است، شنونده یا خواننده به‌طور ناخودآگاه تصویری از جراحت، خون‌ریزی یا آسیبی قابل مشاهده را در ذهن خود مجسم می‌کند. همین ویژگی باعث شده است که واژه‌ی «زخمی» بار معنایی قوی و عاطفی داشته باشد. در متون پزشکی، اصطلاحات دقیق‌تری مانند «مجروح»، «آسیب‌دیده» یا «دارای جراحت» به کار می‌رود، اما در زبان عمومی، «زخمی» پرکاربردتر و ملموس‌تر است.

    از منظر ادبی، «زخمی» اغلب نمادی از رنج، آسیب و شکنندگی انسان است. شاعران و نویسندگان بارها از این واژه برای توصیف روح‌های آزرده، قلب‌های شکسته و انسان‌هایی که از حوادث زندگی آسیب دیده‌اند، استفاده کرده‌اند. در این کاربرد استعاری، «زخم» دیگر محدود به بُعد جسمی نیست بلکه به حوزه‌ی عاطفه و روان کشیده می‌شود. برای مثال، گفته می‌شود «دل زخمی» یا «روح زخمی»، که بیانگر عمیق‌ترین لایه‌های آسیب درونی است. به این ترتیب، «زخمی» پلی میان تجربه‌ی جسمانی و تجربه‌ی معنوی انسان برقرار می‌کند.

    در فرهنگ عامه نیز «زخمی» معنایی دوگانه دارد. از یک سو، انسان زخمی نیازمند حمایت، مراقبت و درمان است و همین امر جنبه‌ی همدلی و شفقت در روابط انسانی را برمی‌انگیزد. از سوی دیگر، گاه «زخمی» بودن می‌تواند نماد قدرت و مقاومت باشد، زیرا فردی که زخمی شده و همچنان ادامه می‌دهد، در ذهن دیگران نشانه‌ای از ایستادگی و پایداری به حساب می‌آید. به همین دلیل است که در بسیاری از روایت‌ها، شخصیت زخمی نه تنها قربانی نیست، بلکه گاهی قهرمان داستان نیز محسوب می‌شود.

    از منظر زبان‌شناسی، واژه‌ی «زخمی» صفتی مشتق از اسم «زخم» است که با پسوند «ـی» ساخته شده و حالت «دارای زخم» را بیان می‌کند. این ویژگی نشان می‌دهد که زبان فارسی با ساختار واژه‌سازی انعطاف‌پذیر خود قادر است از یک اسم ساده، صفتی بسازد که مفهومی گسترده‌تر و چندلایه‌تر پیدا کند. همین ساختار باعث شده که «زخمی» بتواند هم در معنای واقعی (جسمی) و هم در معنای مجازی (روحی و نمادین) به کار رود.

    ارجاع به لغت زخمی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «زخمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زخمی

    لغات نزدیک زخمی

    • - زخمه
    • - زخمه مضراب
    • - زخمی
    • - زخمی شدن
    • - زخمی شدن در اثر مالش
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.