آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

زخمی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / zakhmi /

wounded, stricken, ulcerated, ulcerous, sore, injured, hurt

wounded

stricken

ulcerated

ulcerous

sore

injured

hurt

دارای زخم

گربه‌ی زخمی بر روی شکم می‌خزید.

The wounded cat was creeping on its belly.

سربازان دور افسر زخمی جمع شدند.

The soldiers clustered around the wounded officer.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

راننده‌ی زخمی خود را کشان‌کشان به نزدیک‌ترین تلفن رساند.

The wounded driver dragged himself to the nearest phone.

اسم
فونتیک فارسی / zakhmi /

casualty, the wounded

casualty

the wounded

آدم زخمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

زخمی‌ها را به سه دسته تقسیم کردند.

They divided the wounded into three groups.

زخمی‌ها به بیمارستان انتقال داده شدند.

The wounded were transported to the hospital.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زخمی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
افگار جریح جریحه‌دار زخمدار زخمناک مجروح

سوال‌های رایج زخمی

زخمی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «زخمی» در زبان انگلیسی به injured یا در بافتی احساسی‌تر به wounded ترجمه می‌شود.

این واژه در زبان فارسی هم در معنای جسمانی و هم در معنای استعاری به کار می‌رود. در بُعد جسمانی، «زخمی» به فرد یا موجودی گفته می‌شود که بر اثر حادثه، ضربه یا برخورد با عاملی آسیب‌زا دچار جراحت یا بریدگی شده باشد. این معنا معمولاً در پزشکی، جنگ، حوادث طبیعی و موقعیت‌های مشابه به کار می‌رود. در بُعد استعاری، «زخمی» می‌تواند به حالتی روحی یا روانی اشاره داشته باشد، جایی که فرد بر اثر تجربه‌ی تلخ، ناکامی یا خیانت دچار رنج درونی می‌شود.

از منظر جسمانی، «زخمی» بودن پیامی فوری درباره‌ی وضعیت سلامتی فرد منتقل می‌کند. وقتی می‌گوییم کسی زخمی است، شنونده یا خواننده به‌طور ناخودآگاه تصویری از جراحت، خون‌ریزی یا آسیبی قابل مشاهده را در ذهن خود مجسم می‌کند. همین ویژگی باعث شده است که واژه‌ی «زخمی» بار معنایی قوی و عاطفی داشته باشد. در متون پزشکی، اصطلاحات دقیق‌تری مانند «مجروح»، «آسیب‌دیده» یا «دارای جراحت» به کار می‌رود، اما در زبان عمومی، «زخمی» پرکاربردتر و ملموس‌تر است.

از منظر ادبی، «زخمی» اغلب نمادی از رنج، آسیب و شکنندگی انسان است. شاعران و نویسندگان بارها از این واژه برای توصیف روح‌های آزرده، قلب‌های شکسته و انسان‌هایی که از حوادث زندگی آسیب دیده‌اند، استفاده کرده‌اند. در این کاربرد استعاری، «زخم» دیگر محدود به بُعد جسمی نیست بلکه به حوزه‌ی عاطفه و روان کشیده می‌شود. برای مثال، گفته می‌شود «دل زخمی» یا «روح زخمی»، که بیانگر عمیق‌ترین لایه‌های آسیب درونی است. به این ترتیب، «زخمی» پلی میان تجربه‌ی جسمانی و تجربه‌ی معنوی انسان برقرار می‌کند.

در فرهنگ عامه نیز «زخمی» معنایی دوگانه دارد. از یک سو، انسان زخمی نیازمند حمایت، مراقبت و درمان است و همین امر جنبه‌ی همدلی و شفقت در روابط انسانی را برمی‌انگیزد. از سوی دیگر، گاه «زخمی» بودن می‌تواند نماد قدرت و مقاومت باشد، زیرا فردی که زخمی شده و همچنان ادامه می‌دهد، در ذهن دیگران نشانه‌ای از ایستادگی و پایداری به حساب می‌آید. به همین دلیل است که در بسیاری از روایت‌ها، شخصیت زخمی نه تنها قربانی نیست، بلکه گاهی قهرمان داستان نیز محسوب می‌شود.

از منظر زبان‌شناسی، واژه‌ی «زخمی» صفتی مشتق از اسم «زخم» است که با پسوند «ـی» ساخته شده و حالت «دارای زخم» را بیان می‌کند. این ویژگی نشان می‌دهد که زبان فارسی با ساختار واژه‌سازی انعطاف‌پذیر خود قادر است از یک اسم ساده، صفتی بسازد که مفهومی گسترده‌تر و چندلایه‌تر پیدا کند. همین ساختار باعث شده که «زخمی» بتواند هم در معنای واقعی (جسمی) و هم در معنای مجازی (روحی و نمادین) به کار رود.

ارجاع به لغت زخمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زخمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زخمی

لغات نزدیک زخمی

پیشنهاد بهبود معانی