maid, maidservant
maid
maidservant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زن خدمتکار اسبابهای خود را جمع کرد و رفت.
The maidservant gathered her things and left.
زن خدمتکار لباسهای خود را در بقچه حمل میکرد.
the maid carried her clothes in a pack.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زن خدمتکار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زن خدمتکار