فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سخت گرفتن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دشوار گرفتن، با جدیت رفتار کردن

فونتیک فارسی

sakht gereftan
فعل لازم فعل متعدی

to be strict or exacting, to act like a taskmaster, to be stickler or hardheaded

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

اگر می‌خواهی به اهدافت برسی، باید به خودت سخت بگیری.

You have to be strict with yourself if you want to achieve your goals.

او تصمیم گرفت به خودش سخت بگیرد و به برنامه‌ی رژیم غذایی‌ جدیدش پایبند باشد.

She decided to be strict with herself and stick to her new diet plan.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سخت گرفتن

  1. مترادف:
    سخت‌گیری کردن عنیف بودن
    متضاد:
    سهل گرفتن آسان گرفتن

ارجاع به لغت سخت گرفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سخت گرفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سخت گرفتن

لغات نزدیک سخت گرفتن

پیشنهاد بهبود معانی