تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- وقتیتکههای پازل با هم جور نمیشوند، بچهها معمولا سر میخورند.
- جین بعد از گذر سالها، کمکم از یکنواختی برنامهی روزانهاش سر خورد.
- ماشین روی جادهی یخزده سر خورد.
- دوچرخهسوار وقتی ناگهان خواست بایستد، سر خورد و کف خیابان افتاد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سر خوردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سر خوردن