آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

شلوغ کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / sholoogh kardan /

to make noise, to disturb, to make crowded or congested, to overcrowd, to bang, to clatter, to clutter, to confuse, to crowd, to racket

to make noise

to disturb

to make crowded or congested

to overcrowd

to bang

to clatter

to clutter

to confuse

to crowd

to racket

بی‌نظم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

لطفاً وقتی بچه خواب است، شلوغ نکن.

Please don't make noise while the baby is sleeping.

بچه‌ها هنگام بازی شلوغ کردند.

The children made noise while playing.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شلوغ کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شلوغ کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شلوغ کردن

لغات نزدیک شلوغ کردن

پیشنهاد بهبود معانی