project, diagram
هر بخش از گزارش با شمای مرتبطی همراه است.
Each section of the report is accompanied by a relevant diagram.
مهندس شمایی دقیق برای پروژهی جدید ایجاد کرد.
The engineer created a detailed diagram for the new project.
your, you, ye
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نام و نامخانوادگی شما
your first name and your family name
شما (در پرداخت یا انجام) پنج ماه تأخیر کردهاید.
You are five months in arrears.
you
باور کنید ساعت شما را من برنداشتم!
Honestly, I did not take your watch!
مورد مهمی است، شما به آن اشاره نکردید.
There is one important circumstance you have not mentioned.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شما» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شما