ignorant, unconscious, unknowing, unaware, heedless, unwitting, unenlightened, unsuspecting, unwary, negligent, inattentive, careless, uniformed, neglectful, idle, forgetful
ignorant
unconscious
unknowing
unaware
heedless
unwitting
unenlightened
unsuspecting
unwary
negligent
inattentive
careless
uniformed
neglectful
idle
forgetful
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
معلم با بیتوجهی به تدریس ادامه داد غافل از اینکه دانشآموزان توجه نمیکنند.
The teacher obliviously continued teaching, unaware that the students were not paying attention.
او یکی از غافلان در جمع بود.
She was one of the unaware in the crowd.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
شکل درست و معیار «غافل» است. «غافل» به معنی بیخبر، بیتوجه یا ناآگاه از چیزی است و در زبان فارسی به همین صورت نوشته میشود. این واژه ریشه عربی دارد و در متون رسمی و ادبی نیز به شکل «غافل» به کار میرود.
شکل «قافل» نادرست است و در فارسی معیار وجود ندارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «غافل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غافل