to sell, to vend, to deal, to market, to offer for sale, to put on the market, to resell, to dispose, to float, to junk, (informal) to flog, to push, to truck
to sell
to vend
to deal
to market
to offer for sale
to put on the market
to resell
to dispose
to float
to junk
to flog
to push
to truck
ازطریق مزایده فروختن
to sell by auction
او تصمیم گرفت جواهرات دستساز خود را بهصورت آنلاین بفروشد.
She decided to market her handmade jewelry online.
to prostitute
to prostitute
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دخترت را نفروش.
Do not prostitute your daughter.
چه شرمآور است که ناموسش را میفروشد.
How shameful he is to prostitute his honour.
to peddle, to to betray
to peddle
to to betray
جاسوس مجبور شد کشورش را بفروشد تا خانوادهاش را نجات دهد.
The spy had to betray his country to save his family.
او هرگز دوستانش را نخواهد فروخت؛ به هر قیمتی که باشد.
He would never peddle his friends, no matter the cost.
کلمهی «فروختن» در زبان انگلیسی به to sell ترجمه میشود.
فروختن عملی است که طی آن مالک یک کالا یا خدمات، آن را به فرد یا سازمانی دیگر منتقل میکند و در مقابل آن مبلغی پول یا ارزش دیگری دریافت میدارد. این فعل یکی از پایههای اصلی فعالیتهای اقتصادی و تجاری در جوامع مختلف است و نقش کلیدی در تبادل کالاها و خدمات میان افراد و شرکتها ایفا میکند. فروختن فرآیندی است که به واسطهی آن نیازهای افراد و بازارها تأمین میشود و اقتصاد به جریان میافتد.
از منظر تجاری، فرایند فروش شامل چند مرحله است؛ معرفی کالا یا خدمت، جلب اعتماد مشتری، مذاکره بر سر قیمت و شرایط، انتقال مالکیت، و در نهایت دریافت مبلغ یا معادل آن. مهارتهای فروشندگی، بازاریابی و ارتباط مؤثر در موفقیت این فرایند نقش حیاتی دارند و میتوانند تفاوتهای چشمگیری در عملکرد کسبوکارها ایجاد کنند.
در زندگی روزمره، فروختن تنها محدود به معاملات اقتصادی بزرگ نیست؛ حتی تبادل وسایل کوچک، اجناس دست دوم، یا خدمات شخصی نیز نوعی فروش به حساب میآید. این عمل، از منظر اجتماعی، موجب تعامل، ارتباط و گاه ایجاد فرصتهای جدید برای افراد میشود.
از دیدگاه حقوقی، فروش مستلزم توافق طرفین، رعایت قوانین مربوط به قراردادها، تضمین کیفیت کالا یا خدمات و مسئولیتهای پس از فروش است. این جنبهها برای حفظ حقوق خریدار و فروشنده و ایجاد اعتماد در بازار ضروریاند.
«فروختن» فراتر از یک عمل اقتصادی ساده، نمادی از تبادل، ارتباط انسانی و نقش حیاتی تجارت در زندگی ماست. این فعل پیوندی است که نیازها را به خواستهها و منابع را به مصرفکنندگان مرتبط میسازد و جریان زندگی اجتماعی و اقتصادی را ممکن میسازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فروختن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فروختن