فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

مجبور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    majboor
  • compelled, forced, obliged
  • قدیمی bounden
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت مجبور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجبور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مجبور

لغات نزدیک مجبور

پیشنهاد بهبود معانی