آخرین به‌روزرسانی:
نوشته به انگلیسی
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
مطلب مکتوب، دستخط
فونتیک فارسی
neveshte
اسم
writing, written work
نوشته‌ی او خاص و گیراست.
Her writing is unique and captivating.
نوشته‌ی روی دیوار ناخوانا بود.
The writing on the wall was illegible.
مکتوب
فونتیک فارسی
neveshte
صفت
written
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نوشته به طور آشکار
written in black and white
کتابی که قرن‌ها پیش نوشته شده
a book written centuries ago
نمونه‌جمله‌های بیشتر
قانون اساسی مدون، قانون اساسی نوشته
a written constitution
مترادف و متضاد نوشته
-
مترادف:اثر خط دستخط رقعه رقیمه عریضه کاغذ کتیبه مراسله مرقوم مرقومه مسطور مکتوب مندرج منشور نامه نبشتهمتضاد:گفته
ارجاع به لغت نوشته
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «نوشته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نوشته
لغات نزدیک نوشته
- - نوشتن نامه
- - نوشتنی
- - نوشته
- - نوشته با حروف بزرگ
- - نوشته بی ارزش