petition, letter, solicitation, appeal (to a higher authority), humble (written) request
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هزاران نفر عریضه را امضا کرده بودند.
The petition was signed by thousands of people.
عریضه به شورای شهر تحویل داده شده بود.
The petition was handed over to the city council.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عریضه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عریضه