line, score, streak
(نوشته) خط زدن، خط کشیدن روی
score something out/score something through
خط ناصاف
a crooked line
او کتاب درسی را خوانده و با دقت زیر مطالب مهم خط کشیده بود.
He had read and carefully highlighted the textbook.
the alphabet, characters, script, letters
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خط فارسی زیباست
Persian letters are beautiful
خط انگلیسی با خط عربی خیلی فرق دارد
English characters are very different from Arabic characters
handwriting, hand, calligraphy
آگهی به خط درشت و خوانا نوشته شده بود.
The notice had been written in a bold handwriting.
خط کج و کوله
crabbed handwriting
course, track
خط مسابقهی دو
the course of the running race
خط آهن
railway track
line, lane, route, service, corridor
دو خط اتوبوس
two bus lines
خطوط کشتیرانی
shipping lanes
ideology, guideline, thought school, instructions, doctrine, teachings
پیرو خط شیخ
the follower of Sheikh's ideology
خط اخلاقی
moral teachings
line
خط دوم
the second line
خطوط این صفحه بسیار مهم هستند
lines of this page are so important
tail (of a coin)
شیر یا خط؟
head or tail?
بیا شیر یا خط کنیم تا معلوم شود کی باید پول شام را بدهد.
Let's flip a coin to see who should pay for dinner.
queue, file, line
خطی دراز
a long queue
خط بستن
to line up
seam
reverse, tail
کلمهی «خط» در زبان انگلیسی به line ترجمه میشود.
این واژه مفهومی گسترده و چندوجهی دارد که در زمینههای گوناگون مانند هنر، زبان، مهندسی، ریاضیات و حتی فلسفه بهکار میرود. از لحاظ بصری، خط به سادهترین شکل ممکن، اتصال بین دو نقطه تعریف میشود. اما همین سادگی میتواند پایهای برای ساختن فرمهای پیچیده، انتقال احساسات یا نظمدادن به فضا باشد. در هنرهای تجسمی، خط ابزاری بنیادین برای طراحی، ساختاردهی و بیان احساسات است.
در نوشتار، «خط» هم به معنای «دستخط» یا سبک نگارش بهکار میرود و هم به معنای «خط نوشتاری» مانند خط فارسی، عربی یا لاتین. هر زبان و فرهنگ، سبک خاصی از خط را توسعه داده که گاهی تنها یک ابزار ارتباطی نیست، بلکه شکلی از هنر محسوب میشود. خوشنویسی فارسی، بهویژه در خط نستعلیق، نمونهای بینظیر از این پیوند میان معنا و زیبایی بصری است. خط در این معنا نهتنها حامل واژهها، بلکه حامل فرهنگ و زیباییشناسی است.
در علوم مهندسی و ریاضیات، خط مفهومی دقیق و انتزاعی دارد. یک خط بیانتهاست و ضخامت ندارد. در هندسه، خطوط ابزار اصلی برای تعریف شکلها و فضاها هستند. در نقشهکشی، نمودارها، دیاگرامها و طرحهای صنعتی، خطوط بهعنوان نشانههای قراردادی برای انتقال اطلاعات دقیق بهکار میروند. خطوط مستقیم، منحنی، شکسته یا متقاطع، زبان بصری خاص خود را دارند و هریک مفهوم متفاوتی را منتقل میکنند.
از منظر مفهومی، خط میتواند نمادی از مرز، جهت، حرکت یا حتی انتخاب باشد. گاهی از «خط زندگی» یا «خط قرمز» حرف میزنیم که بار معنایی سنگینی دارد. در ادبیات، خط داستانی یا storyline مسیر تحول وقایع و شخصیتها را شکل میدهد. به همین ترتیب، خط در ذهن و زبان ما فقط یک پدیدهی فیزیکی نیست، بلکه نشانهای از مسیر، جریان، مرز و معناست؛ چیزی که میتواند آغاز یک فکر، پایان یک تصمیم یا حتی نشانهای از بیپایانی باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خط» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خط