آخرین به‌روزرسانی:

مسیر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / masir /

path, track, line, circuit, route, course, direction, beat, run, drift, flight, trajectory, vector, heading, lane

جهت، راه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مسیر مسابقه‌ی دوچرخه‌سواری

the course of the bicycle race

مسیر رودخانه

a river's course

نمونه‌جمله‌های بیشتر

مسیر سپاه اسکندر را روی این نقشه کشیده‌ام

I have traced the course of Alexander's army on this map

یکی از رستوران‌هایی که در مسیر ما واقع شده بود

one of the restaurants that was located on our path

در مسیر اهواز - تهران

on the Ahwaz-Tehran road

مسیر انحرافی

detour, side track

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مسیر

  1. مترادف:
    جاده راه معبر
  1. مترادف:
    خط‌سیر
  1. مترادف:
    گذر گذرگاه
  1. مترادف:
    مدار

ارجاع به لغت مسیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مسیر

لغات نزدیک مسیر

پیشنهاد بهبود معانی