points, subjects, items, punctilios, pointers, matters, features, main ideas, issues
او نکات خود را به وضوح شرح داد.
He stated his points with clarity.
بایستی توضیحات بیشتری دربارهی برخی از این نکات داد.
Some of these points must be further elaborated.
witticisms, subtleties, quaint sayings, quips, pithy phrases, one-liners, bon mots, gags, wisecracks
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نکات مزاحانگیز سخنرانی او
the funny quips in his lecture
نمایش فاقد نکات است.
The play lacks subtleties.
کلمهی «نکات» در زبان انگلیسی به points یا tips ترجمه میشود. بسته به زمینه، ممکن است از واژههای notes، key points یا highlights هم استفاده شود.
«نکات» جمع واژهی «نکته» است و به مجموعهای از موارد یا جزئیات مهم و قابلتوجه گفته میشود که معمولاً برای درک بهتر یک موضوع، به خاطر سپردن، یا به کار بستن در عمل مورد توجه قرار میگیرند. این کلمه معمولاً زمانی به کار میرود که میخواهیم توجه افراد را به چند موضوع کلیدی یا توصیههای کاربردی جلب کنیم، چه در گفتار آموزشی، چه در متون علمی، چه در راهنماها یا حتی مکالمات روزمره.
مثلاً در فرآیند یادگیری یک مهارت، مربی ممکن است نکات مهم را یکییکی بیان کند تا کارآموز بهتر متوجه شود. در مقالهها یا سخنرانیها هم نکات معمولاً با نظم و ترتیب ارائه میشوند تا پیام اصلی روشنتر منتقل شود. حتی هنگام مطالعه یا خلاصهبرداری، افراد معمولاً نکات کلیدی را جداگانه یادداشت میکنند تا بعدها راحتتر مرور کنند.
«نکات» به نوعی ابزار تمرکز فکری و سازماندهی اطلاعات است؛ مجموعهای از مفاهیم یا توصیهها که توجه به آنها، فهم، تصمیمگیری یا عملکرد را بهبود میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نکات» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نکات