حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
همخانواده بودن به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
فعل لازم
فونتیک فارسی / hamkhaanevaade boodan /
to ally
to ally
قرابت داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دو گروه همخانواده شدند تا منابع و دانش را به اشتراک بگذارند.
The two groups allied to share resources and knowledge.
چند قبیله برای دفاع از سرزمین خود همخانواده شدند.
Several tribes allied to defend their land.
ارجاع به لغت همخانواده بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «همخانواده بودن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همخانواده بودن
لغات نزدیک همخانواده بودن
- - هم حلقه کردن
- - همخانواده
- - همخانواده بودن
- - همخانه
- - هم خدمت
