فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

همبسته کردن به انگلیسی

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:

affiliate, ally, associate, bonds, conjugate, correlate, federate, integrate, interlock, knit, knot, tie, unitize

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

rejoin

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت همبسته کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همبسته کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همبسته کردن

لغات نزدیک همبسته کردن

پیشنهاد بهبود معانی