آخرین به‌روزرسانی:
همجوش به انگلیسی
معنی
فونتیک فارسی / hamjoosh /
agglomerate, agglomeration, alloy, conglomerate, conglomeration
agglomerate
agglomeration
alloy
conglomerate
conglomeration
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ارجاع به لغت همجوش
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «همجوش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همجوش
لغات نزدیک همجوش
- - همجور بودن
- - همجوری
- - همجوش
- - همجوش پذیر
- - همجوش شدن