حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
پرحرارت به انگلیسی
معنیها
فونتیک فارسی / porharaarat /
crisp, fervent, hotblooded, intense, mettlesome, smart, vehement, young, energetic, fervid, passionate, red-hot, sharp, spirited, warm
crisp
fervent
hotblooded
intense
mettlesome
smart
vehement
young
energetic
fervid
passionate
red-hot
sharp
spirited
warm
عامیانه feisty, snappy
feisty
snappy
پیرمرد
ارجاع به لغت پرحرارت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «پرحرارت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرحرارت
لغات نزدیک پرحرارت
- - پرچین و چروک کردن
- - پرحاصل
- - پرحرارت
- - پرحرارت و اشتیاق
- - پرحرارت و طمطراق