آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳

    کاشتن به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / kaashtan /

    to sow, to plant, to root, to cultivate, to till, to transplant

    to sow

    to plant

    to root

    to cultivate

    to till

    to transplant

    زرع کردن

    کشاورز از کشت‌کار برای کاشتن بذر در باغش استفاده کرد.

    The farmer used a go-devil to till the soil in his garden.

    تخم تنفر را (در دل‌ها) کاشتن

    to sow the seeds of hatred

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / kaashtan /

    to set, to fix, to implant

    to set

    to fix

    to implant

    نشاندن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    درخت میوه کاشتن

    to set fruit trees

    آن‌ها برنامه دارند که فناوری جدید را ماه آینده در سیستم خود بکارند.

    They plan to implant the new technology in their system next month.

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / kaashtan /

    عامیانه to leave in a church, to keep one waiting

    to leave in a church

    to keep one waiting

    منتظر گذاشتن

    دوستانت را نکار؛ ممکن است عصبانی شوند.

    Don't keep your friends waiting; they might get frustrated.

    کاشتن او اشتباهی بود که بعداً از آن پشیمان شدم.

    Keeping her waiting was a mistake I regretted later.

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / kaashtan /

    عامیانه to father, to sire

    to father

    to sire

    بچه پس انداختن

    آن‌ها امیدوار بودند کودکی بکارند که دنیا را تغییر دهد.

    They hoped to sire a child who would change the world.

    پادشاه به‌خاطر اینکه بسیاری از جانشینان را کاشت، افتخار می‌کرد.

    The king was proud to sire many heirs to the throne.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کاشتن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    زراعت غرس کردن فلاحت کشتن نشا کردن نشاندن

    ارجاع به لغت کاشتن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کاشتن

    لغات نزدیک کاشتن

    • - کاشت
    • - کاشت ناخن
    • - کاشتن
    • - کاشتن اولاد
    • - کاشتن و پروراندن و درو کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.