امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adsorption

ædˈsɔːrpʃn̩ ædˈsɔːpʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
براشام، براشامش، جذب سطحی، رو نشینی، انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adsorption

  1. noun The accumulation of molecules of a gas to form a thin film on the surface of a solid
    Synonyms:
    surface assimilation

ارجاع به لغت adsorption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adsorption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adsorption

لغات نزدیک adsorption

پیشنهاد بهبود معانی