امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Agglutination

əˌɡluːtɪˈneɪʃn̩ əˌɡluːtɪˈneɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
هم‌چسبی، عمل چسباندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
دستور زبان ترکیب لغات ساده و اصلی به‌صورت مرکب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد agglutination

  1. noun The coalescing of small particles that are suspended in solution; these larger masses are then (usually) precipitated
    Synonyms:
    agglutinating activity
  1. noun In some languages, the systematic combining of morphemes into words without marked change of form or loss of meaning
    Synonyms:
    densification

ارجاع به لغت agglutination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «agglutination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/agglutination

لغات نزدیک agglutination

پیشنهاد بهبود معانی