گذشتهی ساده:
ampedشکل سوم:
ampedسومشخص مفرد:
ampsوجه وصفی حال:
ampingشکل جمع:
ampsآمپر
This device requires a 10-amp power supply.
این دستگاه به منبع تغذیهی ۱۰ آمپری نیاز دارد.
Modern electric cars can recharge quickly using a 30-amp charger.
خودروهای برقی مدرن میتوانند با استفاده از شارژر ۳۰ آمپری بهسرعت شارژ شوند.
آمپلیفایر، تقویتکنندهی الکترونیکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He bought a second-hand amp to improve the sound of his home studio.
او، آمپلیفایر دستدومی خرید تا صدای استودیو خانگی خود را تقویت کند.
This amp can handle both guitar and keyboard signals.
این آمپلیفایر میتواند هم سیگنال گیتار و هم کیبورد را پشتیبانی کند.
هیجانزده کردن، برانگیختن، انرژی دادن، تحریک کردن
The festival’s atmosphere amped everyone up for the night.
جو جشنواره، همه را برای شب پرانرژی کرد.
The surprise announcement amped the audience.
اعلامیه غافلگیرکننده، جمعیت را هیجانزده کرد.
افزایش دادن، بالا بردن، تقویت کردن، شدت دادن
Recent events have amped tensions in the region.
رویدادهای اخیر، تنشها در منطقه را شدت داده است.
The new marketing strategy amped sales considerably.
استراتژی بازاریابی جدید، فروش را بهطور قابل توجهی بالا برد.
گذشتهی ساده amp در زبان انگلیسی amped است.
شکل سوم amp در زبان انگلیسی amped است.
شکل جمع amp در زبان انگلیسی amps است.
وجه وصفی حال amp در زبان انگلیسی amping است.
سومشخص مفرد amp در زبان انگلیسی amps است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «amp» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/amp