Annalist

ˈænəlɪst ˈænəlɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
وقایع‌نگار، تاریخچه‌نویس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد annalist

  1. noun
    Synonyms:
    autobiographer diarist penwoman coauthor monographer bibliographer chronologer chronographer clockmaker autobiographist novelettist calendarist boswell

ارجاع به لغت annalist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «annalist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/annalist

لغات نزدیک annalist

پیشنهاد بهبود معانی