امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Aptly

    ˈæptli ˈæptli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more aptly

    • صفت عالی:

      most aptly

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌طور مناسب، به‌نحو مقتضی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The teacher aptly explained the complex concept, making it easier for the students to understand.
    - معلم این مفهوم پیچیده را به‌طور مناسب توضیح داد و درک آن را برای دانش‌آموزان آسان‌تر کرد.
    - The speaker aptly conveyed the importance of environmental conservation in his speech.
    - سخنران در سخنان خود اهمیت حفظ محیط‌زیست را به‌نحو مقتضی بیان کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد aptly

    1. adverb With competence; in a competent capable manner
      Synonyms: competently, ably, capably

    ارجاع به لغت aptly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «aptly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aptly

    لغات نزدیک aptly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند