با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Bd

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation
    (با حروف کوچک) (نفت) (b/d) (barrels per day) بشکه در روز
    • - B/D is a measure of oil output.
    • - تعداد بشکه در روز معیار نفت خروجی (=تولیدی) است.
    • - Global oil production amounted to 89.9 million bd in 2021.
    • - تولید جهانی نفت در سال ۲۰۲۱ میلادی به ۸۹/۹ میلیون بشکه در روز رسید.
  • abbreviation
    (با حروف کوچک) board
  • abbreviation
    اقتصاد (با حروف کوچک) (bond) اوراق قرضه
    • - government bonds
    • - اوراق قرضه‌ی دولتی
    • - inexpensive bonds
    • - اوراق قرضه‌ی ارزان‌قیمت
  • abbreviation
    (با حروف کوچک) boundary
  • abbreviation
    (با حروف کوچک) bundle
  • abbreviation
    (با حروف بزرگ) (bachelor of divinity) کارشناسی/لیسانس الهیات (=خداشناسی) مسیحیت
    • - I have a BD.
    • - لیسانس الهیات دارم.
    • - BD is no longer offered by the University of Otago.
    • - دانشگاه اوتاگو کارشناسی الهیات را ارائه نمی‌کند.
  • abbreviation
    اقتصاد (با حروف بزرگ) (bank draft) حواله‌ی بانکی
    • - Unlike a personal cheque, a bank draft is guaranteed by the financial institution.
    • - بر خلاف چک شخصی، مؤسسه‌ی مالی حواله‌ی بانکی را تضمین می‌کند.
    • - A BD is a method of payment.
    • - حواله‌ی بانکی یک روش پرداخت است.
  • abbreviation
    (با حروف بزرگ) bills discounted
  • abbreviation
    (با حروف بزرگ) (bomb disposal) خنثی‌سازی بمب
    • - BD is an explosives engineering profession using the process by which hazardous explosive devices are rendered safe.
    • - خنثی‌سازی بمب حرفه‌ی مربوط به مهندسی مواد منفجره است که از طریق آن وسایل انفجاری خطرناک ایمن می‌شوند.
    • - a BD robot
    • - ربات خنثی‌سازی بمب
  • abbreviation
    (با حروف بزرگ) brought down
  • abbreviation
    پزشکی (از ریشه‌ی لاتین) (.b.d) (bis die) دو بار در روز (در نسخه‌های پزشکی نوشته می‌شود)
  • abbreviation
    (Bangladesh) بنگلادش
  • abbreviation
    (.BD) ((s)Bahrain dinar) دینار بحرین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bd

  1. noun A bachelor's degree in religion
    Synonyms: bachelor-of-divinity

ارجاع به لغت bd

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bd

لغات نزدیک bd

پیشنهاد بهبود معانی