فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فریبا به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فریبنده، افسونگر

فونتیک فارسی

faribaa
صفت

tempting, tempter, glamorous, charming, deceiver, temptress, seducer, seductive, specious, cheat, enchanting, enchantress, deceiving, inveigling, enticing

زن فریبا

charming woman

او دروغگو و فریباست

she is a deceiver and a liar

نام زن

فونتیک فارسی

faribaa
اسم خاص

a feminine proper noun, Fariba

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

پرستار مدرسه فریبا به خانه فرستاد

The school nurse sent Fariba home

من و فریبا داستان را خواندیم

Fariba and I read the story

زن

enchantress, siren, temptress

عامیانه witch

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فریبا

  1. مترادف:
    افسونگر افسونکار طناز فتان فریبنده فریفته
  1. مترادف:
    خوشگل زیبا وجیه

ارجاع به لغت فریبا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فریبا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فریبا

لغات نزدیک فریبا

پیشنهاد بهبود معانی