to deceive, to delude, to trick, to dupe, to cheat, to entice, to cozen, to fool, to fox, to mislead, to inveigle, to bamboozle, to lure, to beguile, to gyp, to swindle, to defraud, to feint, to ensnare, to fob, to entrap, to seduce, to gull, to manipulate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او در فریب دادن دیگران مهارت داشت.
She was skilled at deceiving others.
سعی کرد با دروغهایش او را فریب دهد.
She tried to deceive him with her lies.
کلمهی «فریب دادن» در زبان انگلیسی به deceive ترجمه میشود. این فعل بهمعنای «گمراه کردن عمدی دیگران از طریق دروغ، پنهانکاری یا اطلاعات نادرست» است. واژههای نزدیک دیگر در این زمینه شامل trick، mislead و cheat هستند، اما deceive دقیقترین معادل برای اشاره به عمل فریب با نیت آگاهانه و سوءاستفاده از اعتماد یا ناآگاهی دیگران است.
فریب دادن یک رفتار آگاهانه و هدفمند است که در آن فردی بهطور عمدی واقعیت را پنهان یا تحریف میکند تا طرف مقابل را به باور چیزی نادرست وادار سازد. این رفتار ممکن است در اشکال گوناگون ظاهر شود؛ از دروغ مستقیم گرفته تا نیمهحقیقتها، حذف بخشی از اطلاعات، یا حتی استفاده از ظاهر یا لحن برای القای برداشتی نادرست. فریب میتواند در روابط فردی، معاملات تجاری، فضای رسانهای، یا حتی در قالبهای روانشناختی درونی اتفاق بیفتد.
در روانشناسی اجتماعی، فریب بهعنوان یکی از اشکال دستکاری (manipulation) بررسی میشود و ریشه در عواملی چون خودمحوری، تمایل به کنترل دیگران، ترس از پیامدهای حقیقت، یا میل به کسب منفعت شخصی دارد. برخی افراد بهطور مزمن به فریبکاری متوسل میشوند تا تصویر دلخواهی از خود بسازند یا مسئولیت اشتباهات خود را پنهان کنند. در موارد شدید، این رفتار به اختلالات شخصیتی نظیر «اختلال شخصیت ضد اجتماعی» یا «خودشیفتگی شدید» نسبت داده میشود.
فریب، بهرغم ظاهر موقتی سودمندش، در بلندمدت رابطهها را تخریب میکند و اعتماد را که پایهی هر ارتباط انسانیست، نابود میسازد. افراد فریبخورده معمولاً دچار احساساتی چون خشم، شرم، بیاعتمادی و گاه آسیب روانی پایدار میشوند. از اینرو، حتی در مواردی که فریب به ظاهر «بیضرر» یا «مصلحتی» باشد، اغلب پیامدهای منفی جدی بهدنبال دارد. فریب دادن ممکن است موجب موفقیت کوتاهمدت شود، اما در اکثر موارد، پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و روانی آن دیر یا زود آشکار میشود.
در عرصهی حقوق و سیاست نیز، فریب دادن بهعنوان یکی از مصادیق تقلب و فساد مورد پیگرد قرار میگیرد. قانونگذاران در بیشتر کشورها، رفتارهایی چون ارائهی اطلاعات نادرست، جعل اسناد، یا فریب مشتریان در تبلیغات تجاری را جرمی جدی تلقی میکنند. نهادهای ناظر با هدف حفظ عدالت و شفافیت، قوانین سختگیرانهای علیه فریبکاری وضع کردهاند، تا از منافع عمومی و حقوق افراد محافظت شود.
در فرهنگ و ادبیات، فریب از دیرباز بهعنوان یکی از موضوعات اصلی مورد توجه بوده است. شخصیتهای فریبکار از اسطورهها تا داستانهای امروزی، گاه بهعنوان موجوداتی حیلهگر و شرور، و گاه بهعنوان شخصیتهایی پیچیده و چندلایه به تصویر کشیده شدهاند. در بسیاری از آثار ادبی، فریب نقطهی آغاز بحران داستان و عامل اصلی شکلگیری گرههای دراماتیک است. چنین استفادهای از مفهوم فریب، بازتابی از واقعیتهای انسانی و پیچیدگیهای روابط بینفردیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فریب دادن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فریب دادن