فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بدن‌ساز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کسی که اندامش را پرورش می‌دهد
  • فونتیک فارسی

    badansaaz
  • اسم
    bodybuilder
    • - بدن‌ساز مقام اول مسابقه را کسب کرد.

    • - The bodybuilder won first place in the competition.
    • - بدن‌ساز وزنه‌های سنگین را به راحتی بلند کرد.

    • - The bodybuilder lifted the heavy weights effortlessly.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت بدن‌ساز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدن‌ساز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدن‌ساز

لغات نزدیک بدن‌ساز

پیشنهاد بهبود معانی