آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴

    بدن‌ساز به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / badansaaz /

    bodybuilder

    bodybuilder

    کسی که اندامش را پرورش می‌دهد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    بدن‌ساز مقام اول مسابقه را کسب کرد.

    The bodybuilder won first place in the competition.

    بدن‌ساز وزنه‌های سنگین را به‌راحتی بلند کرد.

    The bodybuilder lifted the heavy weights effortlessly.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج بدن‌ساز

    بدن‌ساز به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «بدن‌ساز» در زبان انگلیسی به Bodybuilder ترجمه می‌شود.

    بدن‌ساز یا Bodybuilder به فردی گفته می‌شود که به‌صورت حرفه‌ای یا نیمه‌حرفه‌ای به تمرین‌های قدرتی و مقاومتی برای افزایش حجم عضلات، کاهش چربی بدن، و ساخت بدنی متناسب و ورزیده می‌پردازد. این افراد معمولاً با هدف شرکت در رقابت‌های بدن‌سازی، رسیدن به فرم ایده‌آل بدنی، یا بهبود وضعیت فیزیکی و سلامت عمومی، تمرین می‌کنند. بدن‌سازی ترکیبی از علم تغذیه، فیزیولوژی، تمرینات ورزشی پیشرفته و گاهی مکمل‌های غذایی است.

    فرایند بدن‌سازی تنها به تمرین در باشگاه محدود نمی‌شود. تغذیه‌ی دقیق، خواب کافی، برنامه‌ریزی تمرینی علمی و رعایت اصول ریکاوری بخش‌های اصلی از سبک زندگی یک بدن‌ساز را تشکیل می‌دهند. برای افزایش توده‌ی عضلانی (hypertrophy)، بدن‌سازان معمولاً از تمرینات با وزنه، تمرینات ایزوله، و گاهی تکنیک‌های پیشرفته مانند "دراب‌ست"، "سوپرست" یا "تکرارهای منفی" استفاده می‌کنند. هر عضله باید در بازه‌های مشخص تمرین داده شود و سپس زمان کافی برای ریکاوری داشته باشد.

    رژیم غذایی بدن‌سازان به‌شدت کنترل‌شده و هدفمند است. مصرف مقدار مناسب پروتئین برای بازسازی عضلات، کربوهیدرات برای تأمین انرژی و چربی‌های سالم برای عملکرد هورمونی، از ارکان اصلی رژیم آن‌هاست. در دوره‌های مختلف مانند "دوره‌ی حجم" یا "کات"، ترکیب غذایی، کالری دریافتی و نوع تمرین تغییر می‌کند. بسیاری از بدن‌سازان برای بهینه‌سازی نتایج از مکمل‌هایی نظیر پروتئین وی، کراتین، بی‌سی‌ای‌ای و ویتامین‌های مختلف استفاده می‌کنند. البته مصرف این مکمل‌ها باید زیر نظر متخصص صورت گیرد.

    بدن‌سازی حرفه‌ای، افزون‌بر تمرین و تغذیه، با جنبه‌های نمایشی و داوری خاص نیز همراه است. در رقابت‌های رسمی، شرکت‌کنندگان باید بدن خود را در وضعیت‌های مختلف (پوزینگ) به نمایش بگذارند تا حجم، تقارن، تفکیک عضلانی و تعریف ساختاری آن ارزیابی شود. مسابقاتی مانند Mr. Olympia یا Arnold Classic از معروف‌ترین رقابت‌های این حوزه هستند. داوران در این رقابت‌ها با دقت جزئی‌ترین ویژگی‌های بدن رقبا را ارزیابی می‌کنند.

    در عین حال، بدن‌سازی باید با آگاهی، تعادل و سلامت دنبال شود. استفاده‌ی نادرست از داروهای استروئیدی، هورمون رشد یا دیگر مواد محرک برای افزایش سریع عضلات، می‌تواند عوارض خطرناکی بر قلب، کبد، کلیه‌ها و سلامت روانی داشته باشد. بدن‌سازی سالم و طبیعی برپایه‌ی صبر، استمرار، دانش و خودمراقبتی استوار است. الگوبرداری از بدن‌سازان حرفه‌ای باید با درک شرایط بدنی فردی و مشورت با مربی یا متخصص صورت گیرد.

    ارجاع به لغت بدن‌ساز

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «بدن‌ساز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بدن‌ساز

    لغات نزدیک بدن‌ساز

    • - بدن خود را خم کردن
    • - بدن را تکه تکه کردن
    • - بدن‌ساز
    • - بدن‌سازی
    • - بدن‌شناسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    hector heinous her crockery herbal here heterograft heritage heredity sprawling bitewing herself his histrionics hockey لذت لندن لخت مات کرلینگ مصلا قوام معجزه‌آسا مغرض ملاط تهوع منصوب موهن اهانت محاوره
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.