با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Balayage

ˈbæleɪɑːʒ ˈbæleɪɑːʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
آرایش و پیرایش بالیاژ (یکی از روش‌های هایلایت مو است.)
- Balayage has become a popular choice among celebrities.
- بالیاژ به یک انتخاب محبوب در میان افراد مشهور تبدیل شده است.
- She showed me pictures of different balayage techniques.
- او تصاویری از تکنیک‌های مختلف بالیاژ را به من نشان داد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت balayage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «balayage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/balayage

لغات نزدیک balayage

پیشنهاد بهبود معانی