با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Barmaid

ˈbɑːrmeɪd ˈbɑːrmeɪd ˈbɑːmeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خادمه میخانه، پیشخدمت میخانه، گارسون
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد barmaid

  1. noun
    Synonyms: barman, brewmaster, carhop, mixologist, tapster

ارجاع به لغت barmaid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «barmaid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/barmaid

لغات نزدیک barmaid

پیشنهاد بهبود معانی