(barrel) بشکه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The brewery produced 500 bbl of beer in just one week.
این کارخانه آبجوسازی تنها در یک هفته ۵۰۰ بشکه آبجو تولید کرد.
The price of crude oil per bbl has increased by 10% this year.
امسال قیمت هر بشکه نفت خام ۱۰ درصد افزایش یافته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bbl» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bbl