فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Betake

bɪˈteɪk bɪˈteɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

ادبی رفتن، رهسپار شدن

He betook himself to his own country.

او به کشور خود رفت.

The couple decided to betake themselves to a tropical island for their honeymoon.

این زوج تصمیم گرفتند برای ماه عسل رهسپار جزیره‌ای گرمسیری شوند.

verb - transitive

قدیمی متوسل شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Instead of asking for help, he decided to betake to his own devices and try to solve the problem on his own.

او به جای درخواست کمک، تصمیم گرفت به خودش متوسل شود و سعی کند مشکل را خودش حل کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت betake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «betake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/betake

لغات نزدیک betake

پیشنهاد بهبود معانی