Blastocyst

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
رجوع شود به: blastula

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blastocyst

  1. noun the blastula of a placental mammal in which some differentiation of cells has occurred
    Synonyms:
    blastodermic vessicle

ارجاع به لغت blastocyst

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blastocyst» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blastocyst

لغات نزدیک blastocyst

پیشنهاد بهبود معانی