فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Boat Trip
معنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
noun
سفر آبی، سفر با قایق، آب‌گشت (سفر یا گشتوگذار آبی با قایق، به‌ویژه برای تفریح)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He captured beautiful photos during the boat trip.
او در طول سفر با قایق عکس‌های زیبایی گرفت.
Everyone enjoyed the boat trip on Zrebar Lake.
همه از گشتوگذار با قایق در دریاچه‌ی زریبار لذت بردند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
She shared exciting stories from her recent boat trip.
او داستان‌های هیجان‌انگیزی را از سفر آبی اخیر خود به اشتراک گذاشت.
مترادف و متضاد boat trip
-
noun a journey or excursion in a boat, especially for pleasure
ارجاع به لغت boat trip
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «boat trip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boat-trip
لغات نزدیک boat trip
- - boat people
- - boat train
- - boat trip
- - boat-billed heron
- - boatel