فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cain

American: keɪn British: keɪn

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun

(انجیل) قابیل (برادر خود هابیل را کشت)

noun

آدمکش، برادرکش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Every time, his children came to our garden they raised cain.

هربار که بچه‌هایش به باغ ما می‌آمدند، آشوب به پا می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

Idioms

raise cain

شر به پا کردن، غوغا به پا کردن، جاروجنجال راه انداختن، قشرق راه انداختن، گرفتاری ایجاد کردن، دردسر ایجاد کردن

ارجاع به لغت cain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cain

لغات نزدیک cain

پیشنهاد بهبود معانی