با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Call On

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb
    (به جایی یا کسی) سر زدن
  • phrasal verb
    انتخاب کردن کسی برای جواب دادن (مانند یک دانش‌آموز در یک کلاس)
  • phrasal verb
    درخواست کردن چیزی از کسی
  • phrasal verb
    فراخواندن، احضار کردن
  • phrasal verb
    تصحیح کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد call on

  1. phrasal verb Visit (a person); to pay a call to
  2. phrasal verb Select (a student in a classroom)
  3. phrasal verb Request or ask something of (a person)
  4. phrasal verb Have recourse to; to summon up
  5. phrasal verb correct

ارجاع به لغت call on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «call on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/call-on

لغات نزدیک call on

پیشنهاد بهبود معانی