با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Campo

ˈkæmpoʊ ˈkæmpəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    campos
  • noun
    جغرافیا دشت مرتع، مرغزار (در آمریکای جنوبی با گیاهان چندساله‌ی پراکنده)
    • - We enjoyed picnicking in the campo, surrounded by wildflowers.
    • - ما از پیک‌نیک در مرغزار که توسط گل‌های وحشی احاطه شده بود، لذت بردیم.
    • - Farmers worked tirelessly in the campo, tending to their crops.
    • - کشاورزان به‌طور خستگی‌ناپذیر در مرغزار کار می‌کردند و از محصولات خود مراقبت می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد campo

  1. noun
    Synonyms: haugh, haughland, steppeland

ارجاع به لغت campo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «campo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/campo

لغات نزدیک campo

پیشنهاد بهبود معانی