شکل جمع:
camposجغرافیا دشت مرتع، مرغزار (در آمریکای جنوبی با گیاهان چندسالهی پراکنده)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We enjoyed picnicking in the campo, surrounded by wildflowers.
ما از پیکنیک در مرغزار که توسط گلهای وحشی احاطه شده بود، لذت بردیم.
Farmers worked tirelessly in the campo, tending to their crops.
کشاورزان بهطور خستگیناپذیر در مرغزار کار میکردند و از محصولات خود مراقبت میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «campo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/campo