فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Checkpoint

ˈtʃekpɔɪnt ˈtʃekpɔɪnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    checkpoints

معنی‌ها

noun countable
محل بازرسی وسائط نقلیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun countable
نقطه مقابله
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت checkpoint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «checkpoint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/checkpoint

لغات نزدیک checkpoint

پیشنهاد بهبود معانی