۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Checkpoint

ˈtʃekpɔɪnt ˈtʃekpɔɪnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    checkpoints

معنی‌ها

noun countable
محل بازرسی وسائط نقلیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun countable
نقطه مقابله
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت checkpoint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «checkpoint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/checkpoint

لغات نزدیک checkpoint

پیشنهاد بهبود معانی