Confit

koʊnˈfiː kɒnˈfiː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    confited
  • شکل سوم:

    confited
  • سوم‌شخص مفرد:

    confits
  • وجه وصفی حال:

    confiting
  • شکل جمع:

    confits

معنی

noun
(آشپزی) گوشت کانفی (به‌ویژه مرغابی یا غاز که در چربی خود با سبزیجات و ادویه پخته می‌پزند و سپس می‌گذارند سرد و چربی آن سفت شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت confit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confit

لغات نزدیک confit

پیشنهاد بهبود معانی